رفسنجانی، بسیج برای متحد کردن باندهای مختلف علیه خامنه‌ای ـ حسین قائمی

رفسنجانی در دیدار با آخوند یوسف صانعی (1شهریور 94) :
«باید جواب صلاحیت احمدی‌نژاد را بدهند، شنیدن عذرخواهی از زبان روحانیت این روزها خیلی کیمیاست… جواب تأیید صلاحیت احمدی‌نژاد را… اینها چه بخواهند و چه نخواهند، روزی باید پاسخگوی کارشان باشند».

در آستانه ورود (انگلیسیها) به ایران و با مجوز دولت روحانی، فعالیت دوستان انگلیسیها در فتنه 88 پوشش قانونی گرفت و آنها آغاز فعالیت خود را با برگزاری یک گردهمایی جشن گرفتند!» (روزنامه حکومتی وطن امروز- 1شهریور 94).

تک و پاتکهای سنگین دو باند حاکم علیه همدیگر، پس از سفر جاری رفسنجانی به مشهد و دیدارها و اظهارات او، بیش از پیش بالا گرفته هم‌چنان ادامه دارد. رفسنجانی خودش گفته است که به مشهد سفر کرده تا در بارگاه امام رضا برای به نتیجه رسیدن توافق هسته‌یی دعا کند؛ البته تلاش او برای به نتیجه رساندن توافق هسته‌یی که همان خارج کردن هژمونی از دست خامنه‌ای است، واقعیت دارد اما این‌که این «سیاستمدار پراگماتیست» (عنوانی که حامیان مماشاتگر رژیم به او می‌دهند) بخواهد با دعا این هدف را محقق کند؛ خنده‌دار است. روشن است که رفسنجانی برای یارگیری و بسیج عناصر و باندها و دستجات ضد خامنه‌ای در مشهد و به‌خصوص حوزه‌ها اقدام به این سفر کرده، چیزی است که روزنامه‌های وابسته به او صراحتاً به آن اذعان می‌کنند. کما این‌که روزنامه آرمان (2شهریور 94) می‌نویسد: «آیت‌الله (رفسنجانی) اصرار دارند که علمای بزرگ مشهد در انتخابات حضور جدی داشته باشند تا همراه با جریان معتدل و میانه‌ را به مجلس خبرگان راه یابند تا با ورود اعتدالیون به انتخابات، مجلس دست تندروها نیفتد». اولین ملاقات رفسنجانی با آخوند یوسف صانعی از مراجعی که قطب اصلی مخالف خامنه‌ای است نیز مؤید همین واقعیت است.

از نظر رفسنجانی، کما این‌که از نظر باند خامنه‌ای، توافق هسته‌یی تنها یک شروع است؛ اولین حلقه از زنجیره‌یی که در حلقات بعدی و در ادامه خود، بایستی به خارج کردن هژمونی از چنگ خامنه‌ای و شکستن قدرت مطلقه ولی‌فقیه راه ببرد وگرنه این ولی‌فقیه است که او را کنار می‌زند و چنان که گماشتگانش صراحتاً گفته‌اند، خونه نشین و بازنشسته‌اش می‌کند.

خواسته رفسنجانی از صانعی و از آخوندهای دانه درشت مشهد و قم، تشکیل یک جبهه و اتحاد ضد ولی‌فقیه است. رفسنجانی آن‌چنان که قبلاً نیز تصریح کرده، از آنها می‌خواهد که خودشان را کاندیدای خبرگان بکنند. زیرا به این ترتیب کار شورای نگهبان خامنه‌ای در کنار گذاشتن اینها بسیار سخت خواهد شد و با رد صلاحیت آنها، به‌اصطلاح صلاحیت خودش زیر سؤال می‌رود و حوزه‌های آخوندی را علیه خامنه‌ای متحدتر و نیرومندتر خواهد ساخت.

رفسنجانی در دیدار با آخوندها و طیف ناراضیان و زخم‌خوردگان از خامنه‌ای، سعی می‌کند شرایط کنونی و ضعف و درماندگی خامنه‌ای را حالی این جماعت آمد و آنها را که اغلب مرعوب شده‌اند فعال کند و به صحنه بکشاند.
رفسنجانی این کار را در وهله اول به‌طور عملی، یعنی با تیغکشی و تهاجم خودش علیه خامنه‌ای و با هدف قرار دادن نقاط ضعف خامنه‌ای، که مهمترین و آسیب‌پذیرترین آن، احمدی‌نژاد بوده، است، به آنها نشان خواهدداد.

پیش‌بینی این امر دشوار نیست که رفسنجانی در توجیهات خود، تأثیرات و پیامدهای زهر هسته‌یی را که تماماً در جهت تضعیف خامنه‌ای است برای آنها باز می‌کند و مثلاً بازگشایی سفارت انگلیس را که برای آخوندها تاریخاً مفهوم بوده و موجب قوت قلبشان می‌باشد، جلو چشمشان می‌گذارد!

پا به‌پای فعال کردن آخوندها، رفسنجانی گروهها و تشکلها و نیمچه تشکلهای سیاسی ضد خامنه‌ای را هم فعال کرده است؛ از جمله جماعت اصلاح‌طلبان موسوم به حزب مشارکت را که پس از خاتمی و همراه با او به کمای سیاسی رفته بودند، فعال کرده است. جماعت مزبور اکنون با شستن خودش از گرد و غبار خاتمی که در نمایش انتخابات دست و پا گیر و مزاحم است به‌میدان آمده و اسم خودش را به «حزب اتحاد‌ ملت ایران اسلامی» تغییر داده است؛ اگر‌چه باند خامنه‌ای هم‌چنان از آن با عنوان «مشارکت2» یاد می‌کنند.

متقابلاً خامنه‌ای و باند او نیز با حملات هیستریک، در مجلس و روزنامه‌هایشان، واکنش داده‌اند که در این واکنشها بیش از هر چیز ترس و نگرانی دیده می‌شود. از جمله آخوند احمد خاتمی تیغکش خامنه‌ای با چه لحن وحشت آلودی نسبت به «خطر استحاله» هشدار داده و می‌گوید «خوابهای بدی برایمان دیده‌اند». یا روزنامه وطن امروز (2 شهریور) با کنار هم گذاشتن تحولات داخلی و خارجی، «یک فتنه جدید» را نتیجه گرفته است. این روزنامه در شماره روز قبلش هم سفارت انگلیس را، «اتاق فرمان فتنه 88» توصیف کرده و نوشته است که فرماندهان این فتنه با مجوز روحانی فعالیت سیاسی خودشان را شروع کردند، یعنی در واقع شرایط کنونی را مقایسه می‌کند با شرایط سال88 و معنی حرفش این است که در سال88، تازه شکافی به اسم روحانی در رأس رژیم وجود نداشت و آن بلا به سرمان آمد، این بار دیگر واویلا!