چرا
«اعتماد به عناصر وا داده لیبرال و سکولار»، که ملت را «بهذلت
کشیدهاند»، این «مسئولان» باعث «سوء استفاده بیگانگان شدهاند»، اینها
«سعی در تضعیف نهاد مقدس شورای نگهبان دارند»، «این همان نیت پلید دشمنان
داخلی و خارجی نظام است»، «این آقای رئیسجمهور خلاف صریح نص قانون اساسی
بهکار شورای نگهبان ایراد میگیرد»، «هر کس بگوید رأی شورای نگهبان کذا
است، مفسد است»، بهجای اینها «رکود دهها ماهه را رفع کنید».
این جملات گوشههایی از عربدههایی است که روز اول شهریور مجلس ارتجاع را پرکرده بود. غوغایی در ادامه سر و صداهای گوشخراش جلسات قبلی. نمودی از تشدید روزانه جنگ قدرت در درون رژیم.
جالب این جاست که این غوغا درست یک روز پس از هشدار خامنهای به باندهای نظام برای خودداری از «دست به یقه شدن» با هم به اوج میرسد. ولیفقیه طلسمشکسته روز 31مرداد در دیدار با کارگزاران حج هشدار داده بود: «وقتی ما خودمان، خودمان را خراب کردیم، خودمان ایجاد اختلاف کردیم، خودمان علیه هم توطئه کردیم، خودمان با هم دست به یقه شدیم، خدای متعال نعمتش را برمیدارد».
این وضعیت نشان میدهد که جنگ قدرت در درون رژیم هر روز شدیدتر و عمیقتر میشود. چرا؟
برای بررسی بیشتر نگاه کنیم به اظهارات روزهای اخیر آخوند روحانی که یک طرف این جنگ است. او روز چهارشنبه (28/5) رودرروی خامنهای که گفته بود راه نفوذ آمریکا را بسته است، از تعامل با جهان (یعنی آمریکا) دم زد و در مورد انتخابات هم خیلی صریح گفت که شورای نگهبان حق دخالت ندارد و تنها ناظر است. این اظهارات واکنش شدید باند خامنهای را بهدنبال داشت، اما روحانی مجدداً روز شنبه (31/5) تحت عنوان پردهبرداری از یک موشک، باز هم حرفهایی صد وهشتاد درجه مخالف هشدارهای خامنهای را بهزبان آورد. از جمله گفت: ما با کسی جنگ نداریم و خط ما و سیاست ما، تعامل با دنیا و تنشزدایی و همگرایی است. که روشن است منظورش آمریکاست. این در حالی است که یک روز قبل از آن، آخوند موحدی کرمانی در نمایش جمعه تهران بهنقل از خامنهای تأکید کرده بود که «توافق هستهیی بهمعنای آشتی ایران با آمریکا نیست». روحانی در این سخنرانی پا روی دو خط قرمز ولیفقیه گذاشت، رابطه با آمریکا و شورای نگهبان. این خط قرمز رد کردن، آن قدر برای خامنهای مهم بود که بلافاصله روز بعد سرکرده سپاهش، پاسدار جعفری را به صحنه فرستاد تا خیلی صریح روحانی را تحت عنوان «مسئولان محترم نظام» که «در چارچوب اراده دشمن تنظیم» میکنند و «استقلال و عزت نظام» را زیر سؤال میبرند، بهشدت مورد حمله قرار دهد. پاسدار جعفری گفت: «کسانی که میخواهند با این سخنان مغایر با اصول انقلاب و فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی، روزنههای جدیدی را برای نفوذ بیگانگان در کشور بگشایند، بدانند هرگز اجازه رشد و پیادهسازی چنین تفکری را نخواهیم داد». سرکرده پاسداران سپس روحانی را بهخاطر اظهاراتش در مورد شورای نگهبان زیر ضرب گرفت و افزود: «این گونه گویشها که تضعیف ارکان مؤثر انقلاب مثل شورای نگهبان را در پی دارد، خدشه به وحدت ملی و شعار برگزیده سال یعنی همدلی و همزبانی است». وی به روحانی که ژست دموکراسی گرفته بود، گوشزد کرد فراموش نکند که خودش هم «از مسیر همین شورا و با بلندنظری آن» روی کارآمده است و در آخر هم به او توصیه کرد: «باید گفتار سنجیدهتری داشته باشند». این یک هشدار آشکار و شدید به روحانی بود.
روشن بود که خامنهای این قبیل «ان قلت» ها در مورد شورای نگهبان را که اهرم اصلی برای حذف و تصفیههای درونی رژیمش میباشد، هرگز تحمل نمیکند. کما اینکه به همین خط و نشانها از زبان سرکرده سپاهش هم اکتفا نکرد و یکی از اعضای دونپایه شورای نگهبان، معاون اجرایی این نهاد را هم به صحنه فرستاد تا بگوید: «شورای نگهبان بر اساس اختیارات قانونی خود میتواند کل انتخابات را هم باطل کند… معنی نظارت این است!».
آنچه به چشم دیده میشود، استمرار و اوجگرفتن مداوم رویاروییهای دامنهدار میان رفسنجانی و روحانی از یک طرف و مهرهها و نهادهای اصلی خامنهای مثل قضاییه و سپاه پاسداران از طرف دیگر است. اکنون به همان سؤالی که در ابتدا مطرح شد باز میگردیم. چرا در هفتههای اخیر شاهد چنین وضعیتی هستیم؟
بهطور خلاصه اینکه علت را باید در شرایط بعد از زهرخوران اتمی جستجو کرد. شرایطی که در آن رفسنجانی و باندش درصدد خوراندن جام زهرهای بعدی از جمله جام زهر منطقهیی و اجتماعی به خامنهای هستند و خامنهای و باندش هم با تمام قوا درصدد مقابله با این جامهای زهر برآمدهاند. خامنهای جامهای زهر منطقهیی و اجتماعی را برابر نفوذ آمریکا در نظام ولایت و به زمین زدن آن اعلام کرده و گفته است که راه آن را سد کرده و خواهد کرد. این وضعیت یک جنگ خونین و عمیقشونده را از رأس تا عمق نظام نشان میدهد. جنگی که شکاف درون رژیم را هر روز بیشتر میکند. همان شکافی که برای فوران خشم اجتماعی راه باز میکند و همان کابوس خطرناک را هر روز پیش چشم سردمداران نظام ولایت قرار میدهد.
این جملات گوشههایی از عربدههایی است که روز اول شهریور مجلس ارتجاع را پرکرده بود. غوغایی در ادامه سر و صداهای گوشخراش جلسات قبلی. نمودی از تشدید روزانه جنگ قدرت در درون رژیم.
جالب این جاست که این غوغا درست یک روز پس از هشدار خامنهای به باندهای نظام برای خودداری از «دست به یقه شدن» با هم به اوج میرسد. ولیفقیه طلسمشکسته روز 31مرداد در دیدار با کارگزاران حج هشدار داده بود: «وقتی ما خودمان، خودمان را خراب کردیم، خودمان ایجاد اختلاف کردیم، خودمان علیه هم توطئه کردیم، خودمان با هم دست به یقه شدیم، خدای متعال نعمتش را برمیدارد».
این وضعیت نشان میدهد که جنگ قدرت در درون رژیم هر روز شدیدتر و عمیقتر میشود. چرا؟
برای بررسی بیشتر نگاه کنیم به اظهارات روزهای اخیر آخوند روحانی که یک طرف این جنگ است. او روز چهارشنبه (28/5) رودرروی خامنهای که گفته بود راه نفوذ آمریکا را بسته است، از تعامل با جهان (یعنی آمریکا) دم زد و در مورد انتخابات هم خیلی صریح گفت که شورای نگهبان حق دخالت ندارد و تنها ناظر است. این اظهارات واکنش شدید باند خامنهای را بهدنبال داشت، اما روحانی مجدداً روز شنبه (31/5) تحت عنوان پردهبرداری از یک موشک، باز هم حرفهایی صد وهشتاد درجه مخالف هشدارهای خامنهای را بهزبان آورد. از جمله گفت: ما با کسی جنگ نداریم و خط ما و سیاست ما، تعامل با دنیا و تنشزدایی و همگرایی است. که روشن است منظورش آمریکاست. این در حالی است که یک روز قبل از آن، آخوند موحدی کرمانی در نمایش جمعه تهران بهنقل از خامنهای تأکید کرده بود که «توافق هستهیی بهمعنای آشتی ایران با آمریکا نیست». روحانی در این سخنرانی پا روی دو خط قرمز ولیفقیه گذاشت، رابطه با آمریکا و شورای نگهبان. این خط قرمز رد کردن، آن قدر برای خامنهای مهم بود که بلافاصله روز بعد سرکرده سپاهش، پاسدار جعفری را به صحنه فرستاد تا خیلی صریح روحانی را تحت عنوان «مسئولان محترم نظام» که «در چارچوب اراده دشمن تنظیم» میکنند و «استقلال و عزت نظام» را زیر سؤال میبرند، بهشدت مورد حمله قرار دهد. پاسدار جعفری گفت: «کسانی که میخواهند با این سخنان مغایر با اصول انقلاب و فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی، روزنههای جدیدی را برای نفوذ بیگانگان در کشور بگشایند، بدانند هرگز اجازه رشد و پیادهسازی چنین تفکری را نخواهیم داد». سرکرده پاسداران سپس روحانی را بهخاطر اظهاراتش در مورد شورای نگهبان زیر ضرب گرفت و افزود: «این گونه گویشها که تضعیف ارکان مؤثر انقلاب مثل شورای نگهبان را در پی دارد، خدشه به وحدت ملی و شعار برگزیده سال یعنی همدلی و همزبانی است». وی به روحانی که ژست دموکراسی گرفته بود، گوشزد کرد فراموش نکند که خودش هم «از مسیر همین شورا و با بلندنظری آن» روی کارآمده است و در آخر هم به او توصیه کرد: «باید گفتار سنجیدهتری داشته باشند». این یک هشدار آشکار و شدید به روحانی بود.
روشن بود که خامنهای این قبیل «ان قلت» ها در مورد شورای نگهبان را که اهرم اصلی برای حذف و تصفیههای درونی رژیمش میباشد، هرگز تحمل نمیکند. کما اینکه به همین خط و نشانها از زبان سرکرده سپاهش هم اکتفا نکرد و یکی از اعضای دونپایه شورای نگهبان، معاون اجرایی این نهاد را هم به صحنه فرستاد تا بگوید: «شورای نگهبان بر اساس اختیارات قانونی خود میتواند کل انتخابات را هم باطل کند… معنی نظارت این است!».
آنچه به چشم دیده میشود، استمرار و اوجگرفتن مداوم رویاروییهای دامنهدار میان رفسنجانی و روحانی از یک طرف و مهرهها و نهادهای اصلی خامنهای مثل قضاییه و سپاه پاسداران از طرف دیگر است. اکنون به همان سؤالی که در ابتدا مطرح شد باز میگردیم. چرا در هفتههای اخیر شاهد چنین وضعیتی هستیم؟
بهطور خلاصه اینکه علت را باید در شرایط بعد از زهرخوران اتمی جستجو کرد. شرایطی که در آن رفسنجانی و باندش درصدد خوراندن جام زهرهای بعدی از جمله جام زهر منطقهیی و اجتماعی به خامنهای هستند و خامنهای و باندش هم با تمام قوا درصدد مقابله با این جامهای زهر برآمدهاند. خامنهای جامهای زهر منطقهیی و اجتماعی را برابر نفوذ آمریکا در نظام ولایت و به زمین زدن آن اعلام کرده و گفته است که راه آن را سد کرده و خواهد کرد. این وضعیت یک جنگ خونین و عمیقشونده را از رأس تا عمق نظام نشان میدهد. جنگی که شکاف درون رژیم را هر روز بیشتر میکند. همان شکافی که برای فوران خشم اجتماعی راه باز میکند و همان کابوس خطرناک را هر روز پیش چشم سردمداران نظام ولایت قرار میدهد.