اعدام غیرانسانی و غیرقانونی محمد ثلاث با توجه به پایههای لرزان حکومت ولایتفقیه قابل پیشبینی بود.
این اعدام دلیلی روشن بر واقعیت چند شعار محوری و اجتماعی دوران قیام است. از جمله «اصلاحطلب، اصولگرا ـ دیگه تمومه ماجرا»، «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای»، «رو به میهن ـ پشت به دشمن» و نهایتا شعارهای مردم کازرون «میکشم، میکشم ـ آنکه برادرم کشت»، «وای به روزی که مسلح شویم». پژواک این شعارها به بیت پوسیده ولایت رسیده و آنان با گوشت و پوست خودشان به واقعی بودن این خواستهها اشراف دارند و میدانند که روزهایشان شمردنی است. شعارهای دوران قیام بلوغ سیاسی، اجتماعی خواستههای مردم را نشان میدهد. با توجه به بحرانهایی لاعلاجی که رژیم در آن به سر میبرد و جو انفجاری جامعه و گسترش نارضایتیهای اجتماعی، به هیچ عنوان در توان سران حکومت نیست که در مورد مسئلهای عقبنشینی کنند و به حق گردن بگذارند. چه که در هیچ زمانی این کار را نکردهاند. اگر رژیم قرار بود به پایههای اخلاقی و انسانی احترام بگذارد، بنیانگذارش خمینی فتوای تجاوز به دختران