مهتری گربه كام شیر دراست
شوخطر كن زكام شیر بجوی
یا بزرگی و عزو نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی
حنظله بادغیسی
یادم نیست در کلاس چندم دبیرستان ، در مورد زبان دری مطالبی میآموختیم ، و شعر بالا از حنظله بادغیسی شاعر پارسی دری زبان قرن سوم هجری قمری ، در زمان طاهریان بود. معلم ادبیات فارسی ما با شور و احساسی انقلابی این شعر را تفسیر و تحلیل مینمود . او در این ابیات جوهره ای از حرکت و انقلاب و تغییر وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را تعریف میکرد، و ضدیت با خمودگی و یأس و سرخوردگی را از دل این ابیات ماهرانه بیرون میکشید و نشان میداد، که اجداد ما قرنها و قرنها در بدر و منزل به منزل ، بدنبال آزادی و رهایی به هر زحمتی تن داده و به آب و آتش میزدند، در این مسیرسر از پا نشناخته و بهای گزافی را هم میپرداختند . او از دل این اشعار تعهد و مسئولیت بیرون میکشید و نشاط و شادابی مبارزه برای آزادی و عدالت ، و به ما دانش آموزانش میآموخت که تاریخ وطن خویش و دنیا را بهتر بشناسیم و مبارزات گذشتگان و پدرانمان را ارج نهیم ، هر جا که هست الهی به سلامت باشد . باری ، از بیداری و قیام و مبارزات مردم آفریقا و آسیای جنوبی و آمریکای لاتین بر علیه استعمار و استبداد نیز داد سخن میداد . او از هر فرصتی استفاده مینمود تا به ما نوجوانان آن موقع، چشم و گوش باز و خلق و خوی انسانی که به نظر او جز از مسیر مبارزه با جهل و استبداد بر نمیآمد را هدیه کند . داستانها از مبارزات و رشادت های پاتریس لومومبا رهبر فقید مبارزات ضد استعماری مردم کنگو تعریف مینمود ، و زندگینامه او را به اختصار به عنوان املا به ما ارائه میداد، از مبارزات مردم الجزایر در مقابله با استعمار ، سخن میگفت ، از احمد بن بلا و جمیله بوپاشا و تحمل سختیها و مشقات مردم در مبارزه شان با استعمار، تعریف میکرد .از مبارزات مردم ویتنام و چین ، اریتره و کوبا و......بالاخره قهرمانان مبارزات ضد استعماری وطنی از بابک و یعقوب لیث تا سرداران تبریز و گیلان و خراسان و تا مصدق کبیر.. او ادبیات اعتراض و مقاومت اجتماعی را در مقابل استبداد و استثمار و استعمار به ما میآموخت ، ستیز و مبارزه با متجاوزین به حقوق مردم ، پایداری و پای فشردن براحقاق حقوق فردی و اجتماعی در برابر سلطان جائر و حاکم غاصب حقوق مردم . از خیانت های میرزا آغاسی ها ، کاشانیها و دیگران و دیگران هم میگفت او یک معلم واقعی بود !! .باری
معلم من در دهه چهل از مبارزه با استبداد و ظلم و استعمار میآموخت اما شاگردان او در کسوت معلمی در نیمه اول سال۶۰ داستان مبارزه با مستبد و سلطان جائر ، خمینی دجال را با خون خود نوشتند و تنها در مشهد معلمین شهیدی همچون محمد حکمتی ، علی زائریان، زین العابدین گنجی ،احمدرضاگنجی ، غلامعلی قربانزاده ، جمیله روضه خوان باشی ، و دهها معلم شهید دیگر که اسامی شریفشان را فراموش کرده ام
با تحمل شکنجه های قرون وسطائی و بوسه زدن بر طناب دار مهر بطلان دجالیت خمینی و رژیم بنیادگرایش را به ثبت رساندند .زندان و شکنجه و اخراج دهها معلم و استاد دانشگاه در زندان وکیل آباد مشهد در دهه ۶۰ داغ ننگی ابدی بر پیشانی آخوند های حاکم .
و امروز تا چه میزان ! حرکت و جنبش معلمان در هفته های اخیر یاد آور بیداری وهوشیاری این قشر معمار و سازنده و پردازنده جامعه فردا است . جنبش معلمین در شرایط کنونی کشورمان در اوج دجالیت توافق بازی های فریبکارانه به حاکمان دین فروش نشان داد که دیگر حنای عوام فریبی های وقیحانه آخوند ها برای مردم رنگی ندارد . رقصاندن چند مزدور و مواجب بگیر بالا شهری و از طبقات نوکیسه و دزد چیزی را در صورت مسئله مردم و رژیم حل نمیکند . آنها و سایر اقشار جان به لب آمده از دکتر و پرستار تا کارگران و کشاورزان بار دیگر با تجمعات خود نشان دادند که اگر چه سالیان سال شاهد رذالتها و خیانتهای ایران برباد ده یک مشت الوات و آخوند و بازاری بوده اند اما نجابت و بزرگواری مردم هم حدی دارد و مردم بیدارند و نمیتوانند رسالت و مسئولیتهای انسانی و اجتماعی خود را نادیده بگیرند و شاهد این همه شناعت و سفلگی مشتی آخوند قدرت طلب مستبدی باشند که عزم نابودی حرث و نسل این مملکت را در ضمیر خویش میپرورانند.
صاحب این قلم در جایگاه و صلاحیت تحلیل و تفسیر آن چه که امروزه در سپهر سیاسی وطن میگذرد همچون توافق اتمی نیست اما بی اطلاع از دجالگری ها و وطن فروشیهای حاکمان دین فروش هم نیست ، بی خبر از بند و بست های خائنانه تاریخی استعمار با آخوند های قدرت طلب حکومتی هم در گذشته و حال نیست . پز های پراگماتیستی آخوند های مکلا و معمم حکومتی حائز کوچکترین اهمیتی در نزد مردم ایران نمی باشد ، صف طولانی گرگها و کرکسان استعمار در پشت دارالخلافه عظمی کسی را نه تنها نمی فریبد که مشت دجالیت آنها را بیش از پیش باز میکند و استعمار گران هم خواهند فهمید که بوی کباب آکنده شده از توافق ارتجاع و استعمار، ناشی از داغ کردن یک رأس عظمی ولی امر ام القرا نشینان است . تجاوزات منطقه ای دجالان نه تنها هیچ هیبتی از جمهوری دجالان در نزد مردم منطقه و جهان ایجاد نمیکند بلکه راستگویی مقاومت را در ابوداعش خواندن عظمی و بیت العنکبوتش بر همگان اثبات میکند و مشت آخوند های تروریست و حامیان منطقه ای اش را باز میکند . مقاومت مردم ایران باید بسیار سر فراز باشد که توانست این رژیم قرون وسطيي را آن چنان مستأصل و درمانده کند که جام زهر اتمی را ناچار برای دمی بیشتر ماندن بر اریکه قدرت بنوشد. و به نفس های آخرش نزدیک و نزدیک تر نماید. مماشات و مماشاتگران رسوا و رسوا تر شدند و مبارزه ما تا گرفتن نفس آخر رژیم دجالان چه با اتم و چه بی اتم ادامه دارد و وعده خداست که پیروزی با ما است.*؟
ــــــــــــــــــــــــــــــ
سوره قصص آیه