به رغم
ابراز خوشبینی باند رفسنجانی- روحانی و رسانههای مربوطه در مورد تاثیر
مثبت توافقنامه وین بر اقتصاد درهم شکسته رژیم، و در حالی که هنوز مرکب
بیانیه وین خشک نشده است، مهرهها و رسانهها از هر دو باند رژیم، این
مسأله را فضاسازی دانسته و آن را به چالش میکشند.
حرف آنها این است که در صورت لغو تحریمها و ورود سرمایههای خارجی، سرمایهگذاریها در مؤسسات تولیدی و اشتغالزا صورت نمیگیرد.
زیرا سرمایهگذاران خارجی رغبت دارند در زمینههایی سرمایهگذاری کنند که سرمایه آنها زود بازده باشد، یعنی اینکه با کمترین هزینه به سود بادآورده در کوتاه مدت برسند.
بنابراین، این سرمایهها وقتی وارد کشور شوند عمدتاً در حوزه نفت و گاز و در زمینه خودرو سازی و کالاهای مصرفی بهکار گرفته میشوند، و سرمایهگذاری در زمینه راه افتادن چرخ کارخانهها و مؤسسات تولیدی و اشتغالزایی بیشتر کارگران ایرانی صورت نمیگیرد. زیرا کشورهای خارجی بیشتر بهدنبال صادرات خود به ایران هستند.
روزنامه جوان1مرداد94 در مورد سفر آینده لوران فابیوس وزیرخارجه فرانسه به تهران مینویسد: ”وزیر امور خارجه فرانسه به همراه هیأتی 100نفره چمدان خود را برای سفر به ایران بسته تا با سفر چهار شنبه هفته بعد خود انحصار مجدد بازار خودرو را تضمین کند و در عینحال سهم خود را از صنعت نفت و گاز و صنعت هواپیمایی ایران بگیرد“.
این روزنامه در مورد سفر وزیر اقتصاد آلمان به تهران نیز مینویسد: ”زیگمار گابریل قائممقام صدراعظم و وزیر اقتصاد و انرژی آلمان نیز حتی نگذاشت تحریمها در سازمان ملل خط بخورد و در رأس هیأتی 60نفره راهی ایران شد تا هم نیاز به گاز و هم خوراک «پارکهای پتروشیمی» اش را تأمین کند و هم شرکت زیمنس خود را دوباره به نیروگاههای کشور بازگرداند“.
نتیجهگیری این روزنامه حکومتی از سفر مقامات غربی به ایران و سرمایهگذاری توسط کشورهای غربی چنین است: ”در واقع آنچه میتوان از میان اظهارات و تحلیلهای رسانهیی آنها استنباط کرد، این است که غربیها بهدنبال مواد اولیه ارزان قیمت در قالب عقد قراردادهای بلندمدت و احیاناً مشارکتی هستند و در دیگر سو بهدنبال بازار مصرفی برای کالاهایشان و چندان به حرفهای جهانگیری توجه ندارند. ترکیب هیأتهای تجاری همراه با آلمانیها و احتمالاً فرانسویها نشان از سرمایهگذاری شرکتهایی ندارد که به توسعه اشتغال کمک کنند چرا که آنها بیشتر تمایل به همکاری در حوزههای پتروشیمی، خودرو، گاز و نیروگاهی دارند، بهنحوی که این صنایع با سرمایههای سنگین و اشتغال بسیار کم فعال خواهند شد“.
روزنامه حکومتی کیهان 31تیر94 نیز مینویسد: ”کارشناسان معتقدند دولت برنامه اقتصادی مدون و خاصی برای دوران پسا تحریم نداشته و خطر واردات بیرویه محصولات لوکس مانند خودروهای گرانقیمت و... محتمل است. تنزل دادن گشایش اقتصادی به حضور چند برند مشهور و لوکس جهانی در کشور خطی است که جریان فوق در حال فضاسازی درباره آن است. این نوع از گشایش اقتصادی تنها به درد چند صد نفری میخورد“
دانیل برنبک، رئیس اتاق بازرگانی آلمان و ایران در گفتگو با رادیو آلمان میگوید در صورتی که قرار باشد سرمایهگذاری توسط آلمانیها انجام بگیرد: ”پیش از هر چیز ماشینسازی و احداث تأسیسات، صادرات قطعاتی برای صنایع خودروسازی، در حجم معینی مواد خام برای شیمی، داروسازی و نیز فنآوری پزشکی و همچنین همه صادرات ممکن دیگر برای صنایع چاپ و دیگر حوزهها. ولی ماشینسازی و احداث تأسیسات در کانون قرار دارد“.
ملاحظه میشود که هیأت آلمانی نیز بهدنبال عقد قراردادهای زودبازده در صنایع مصرفی است، زیرا این بخش از صنایع آلمانی در سرمایهگذاری زودتر و بیش از بخشهای دیگر سود خواهد برد.
این مقام آلمانی حرص و آز صنایع مصرفی آلمانی را برای صدور کالاهای مصرفی اینگونه توضیح میدهد: ”در نیمه دوم سال جاری شاهد افزایش آشکار ارقام صادرات آلمان خواهیم بود. تجارت سریعاً صورت میگیرد. معنای آن این است که باید به خرید رفت، سفارشها را فعال کرد، قراردادهای مقدماتی را به قراردادهای نهایی تبدیل کرد و سپس باید پرداخت بانکی را از طریق کشور ثالث یا بانکی در خارج انجام داد، یا باید در صورت لزوم با یک چمدان پول پرداختها را انجام داد تا کالای سفارشی تحویل داده شود“. (سایت رادیو آلمان 31تیر94)
سعید لیلاز یکی از اقتصاددانان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نیز هشدار میدهد سرمایهگذاران خارجی تحت عنوان سرمایهگذاری تمایل به صادرات کالا به ایران را دارند که نباید آن را معادل تمایل به سرمایهگذاری فرض کرد. صادرات کالا همواره بوده و هیچ وقت تمام نشده است، و اکنون نیز صادرات کالاهای مصرفی توسط صادرکنندگان و سرمایهگذاران خارجی به ضرر اقتصاد رژیم است. (روزنامه آفتاب یزد25تیر94)
بنابراین با این وضعیت واضح است که در آینده نیز از رفع تحریمها نصیبی عاید مردم ایران نخواهد شد. بلکه نتیجه کار تنها پرشدن کیسه گشاد سرمایهداران خارجی و سران و مهرههای رژیم خواهد بود.
واقعیت این است که وقتی خانه نظام ولایتفقیه از پای بست ویران است و ساختار اقتصاد کلان رژیم، به جای سوار بودن روی تولید، بر تجارت و واردات و طبعاً غارت و چپاول اموال مردم سوار است، طبیعی است که هر کار هم که بشود بازده آن جز بدبختی و سیه روزی برای ایران و ایرانی نیست، بنابراین راهحل در نفی کامل این نظام سیاسی فاسد و سرکوبگر است. مسالهای که هدف مردم و مقاومت مردم ایران است.
حرف آنها این است که در صورت لغو تحریمها و ورود سرمایههای خارجی، سرمایهگذاریها در مؤسسات تولیدی و اشتغالزا صورت نمیگیرد.
زیرا سرمایهگذاران خارجی رغبت دارند در زمینههایی سرمایهگذاری کنند که سرمایه آنها زود بازده باشد، یعنی اینکه با کمترین هزینه به سود بادآورده در کوتاه مدت برسند.
بنابراین، این سرمایهها وقتی وارد کشور شوند عمدتاً در حوزه نفت و گاز و در زمینه خودرو سازی و کالاهای مصرفی بهکار گرفته میشوند، و سرمایهگذاری در زمینه راه افتادن چرخ کارخانهها و مؤسسات تولیدی و اشتغالزایی بیشتر کارگران ایرانی صورت نمیگیرد. زیرا کشورهای خارجی بیشتر بهدنبال صادرات خود به ایران هستند.
روزنامه جوان1مرداد94 در مورد سفر آینده لوران فابیوس وزیرخارجه فرانسه به تهران مینویسد: ”وزیر امور خارجه فرانسه به همراه هیأتی 100نفره چمدان خود را برای سفر به ایران بسته تا با سفر چهار شنبه هفته بعد خود انحصار مجدد بازار خودرو را تضمین کند و در عینحال سهم خود را از صنعت نفت و گاز و صنعت هواپیمایی ایران بگیرد“.
این روزنامه در مورد سفر وزیر اقتصاد آلمان به تهران نیز مینویسد: ”زیگمار گابریل قائممقام صدراعظم و وزیر اقتصاد و انرژی آلمان نیز حتی نگذاشت تحریمها در سازمان ملل خط بخورد و در رأس هیأتی 60نفره راهی ایران شد تا هم نیاز به گاز و هم خوراک «پارکهای پتروشیمی» اش را تأمین کند و هم شرکت زیمنس خود را دوباره به نیروگاههای کشور بازگرداند“.
نتیجهگیری این روزنامه حکومتی از سفر مقامات غربی به ایران و سرمایهگذاری توسط کشورهای غربی چنین است: ”در واقع آنچه میتوان از میان اظهارات و تحلیلهای رسانهیی آنها استنباط کرد، این است که غربیها بهدنبال مواد اولیه ارزان قیمت در قالب عقد قراردادهای بلندمدت و احیاناً مشارکتی هستند و در دیگر سو بهدنبال بازار مصرفی برای کالاهایشان و چندان به حرفهای جهانگیری توجه ندارند. ترکیب هیأتهای تجاری همراه با آلمانیها و احتمالاً فرانسویها نشان از سرمایهگذاری شرکتهایی ندارد که به توسعه اشتغال کمک کنند چرا که آنها بیشتر تمایل به همکاری در حوزههای پتروشیمی، خودرو، گاز و نیروگاهی دارند، بهنحوی که این صنایع با سرمایههای سنگین و اشتغال بسیار کم فعال خواهند شد“.
روزنامه حکومتی کیهان 31تیر94 نیز مینویسد: ”کارشناسان معتقدند دولت برنامه اقتصادی مدون و خاصی برای دوران پسا تحریم نداشته و خطر واردات بیرویه محصولات لوکس مانند خودروهای گرانقیمت و... محتمل است. تنزل دادن گشایش اقتصادی به حضور چند برند مشهور و لوکس جهانی در کشور خطی است که جریان فوق در حال فضاسازی درباره آن است. این نوع از گشایش اقتصادی تنها به درد چند صد نفری میخورد“
دانیل برنبک، رئیس اتاق بازرگانی آلمان و ایران در گفتگو با رادیو آلمان میگوید در صورتی که قرار باشد سرمایهگذاری توسط آلمانیها انجام بگیرد: ”پیش از هر چیز ماشینسازی و احداث تأسیسات، صادرات قطعاتی برای صنایع خودروسازی، در حجم معینی مواد خام برای شیمی، داروسازی و نیز فنآوری پزشکی و همچنین همه صادرات ممکن دیگر برای صنایع چاپ و دیگر حوزهها. ولی ماشینسازی و احداث تأسیسات در کانون قرار دارد“.
ملاحظه میشود که هیأت آلمانی نیز بهدنبال عقد قراردادهای زودبازده در صنایع مصرفی است، زیرا این بخش از صنایع آلمانی در سرمایهگذاری زودتر و بیش از بخشهای دیگر سود خواهد برد.
این مقام آلمانی حرص و آز صنایع مصرفی آلمانی را برای صدور کالاهای مصرفی اینگونه توضیح میدهد: ”در نیمه دوم سال جاری شاهد افزایش آشکار ارقام صادرات آلمان خواهیم بود. تجارت سریعاً صورت میگیرد. معنای آن این است که باید به خرید رفت، سفارشها را فعال کرد، قراردادهای مقدماتی را به قراردادهای نهایی تبدیل کرد و سپس باید پرداخت بانکی را از طریق کشور ثالث یا بانکی در خارج انجام داد، یا باید در صورت لزوم با یک چمدان پول پرداختها را انجام داد تا کالای سفارشی تحویل داده شود“. (سایت رادیو آلمان 31تیر94)
سعید لیلاز یکی از اقتصاددانان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نیز هشدار میدهد سرمایهگذاران خارجی تحت عنوان سرمایهگذاری تمایل به صادرات کالا به ایران را دارند که نباید آن را معادل تمایل به سرمایهگذاری فرض کرد. صادرات کالا همواره بوده و هیچ وقت تمام نشده است، و اکنون نیز صادرات کالاهای مصرفی توسط صادرکنندگان و سرمایهگذاران خارجی به ضرر اقتصاد رژیم است. (روزنامه آفتاب یزد25تیر94)
بنابراین با این وضعیت واضح است که در آینده نیز از رفع تحریمها نصیبی عاید مردم ایران نخواهد شد. بلکه نتیجه کار تنها پرشدن کیسه گشاد سرمایهداران خارجی و سران و مهرههای رژیم خواهد بود.
واقعیت این است که وقتی خانه نظام ولایتفقیه از پای بست ویران است و ساختار اقتصاد کلان رژیم، به جای سوار بودن روی تولید، بر تجارت و واردات و طبعاً غارت و چپاول اموال مردم سوار است، طبیعی است که هر کار هم که بشود بازده آن جز بدبختی و سیه روزی برای ایران و ایرانی نیست، بنابراین راهحل در نفی کامل این نظام سیاسی فاسد و سرکوبگر است. مسالهای که هدف مردم و مقاومت مردم ایران است.
از سایت مجاهدین خلق