دوران جديد، قيام جديد - سينا دشتى


الان در همین لحظات که این سطور را مینویسم فقط چهار روز از قیام سراسرى مردم ایران میگذرد.
اما همین چهار روز کافى بوده است تا وجوه مختلف این قیام در مقایسه با اخرین موج گسترده ى قیام در سال ٨٨، را بارز بکند.
انعکاس هاى که ما تاکنون دیده ایم تنها درصد کوچکى از کل حوادث واقع شده هست. اما همین مقدار هم کفایت میکند که به خصائل ویژه ى این قیام اشاره بکنیم. 
خصائل قیام کنونى: 
١- این قیام سراسرى که از مشهد در اعتراض به گرانى شروع شد، ناگهانى بوده است و رژیم ر
ا غافلگیر کرد. در سال ١٣٨٨ زمینه هاى سیاسى یک شورش سیاسى از انتخابات و مناظرات مربوط به آن شروع شد . همزمان این قیام به مثابه ى بیان یک نارضایتى عمیق اجتماعى در پى حرکات محدود تر چند ماهه در اعتراض به غارت مردم و شرایط سخت اقتصادى، شروع شد. در این وضعیت نه تنها وضعیت اقتصادى بلکه نارضایتى از مجموعه فشار هاى فرهنگى، اختناق سیاسى ، بحرانهاى اجتماعى، اختلاس هاى نجومى، تبعیض هاى موجود،... هم کاملا دخیل بوده است . 
٢- این قیام، قیام گرسنگان است. لشکر محرومین، بیکار ها، جوانان بدون هیچ افق روشن و امید رشد، مانند غول بزرگى از شیشه ى سالیان اختناق رها شده است . اگر این قیام ده روز به طول بکشد، جوانان و مردم ما در صدمین سال انقلاب کبیر اکتوبر، بشریت را با ده روز دیگرى از شر فاشیسم مذهبى ولایت فقیه نجات خواهند داد. 

ترس رژیم از این قیام بسیار محسوس است. رژیم تا بحال نتوانسته است از گسترش بسیار چشمگیر این قیام جلو گیرى کند، در روز دوم قیام بیش از چهل شهر و در روز سوم بیش أر صد و بیست شهر شاهد آتشفشان خلق بوده اند. برخى از نیروهاى دون پایه ى نظام و حزب اللهى ها هم به مشروع بودن خواستهاى مردم گرسنه و خشمگین، اعتراف کرده اند.

٣- رادیکالیسم این قیام با سرعت بسیار بینظیر تنها بعد از یک روز مسیرى را طى کرد که در قیام سال ٨٨ بیش از شش ماه طول کشید. 

٤- رادیکالیسم این قیام سریع در تمامى وجوه گسترش پیدا کرد و مراکز غارت ، بانک ها، پایگاههاى سرکوب بسیج، دفاتر ظلمیه نادادگسترى و ... طعمه ى خشم جوانان و مردم قهرمان شد. 
پلاکاتهاى خامنه اى جلاد و پهلوان پنبه ى جنایتکار رژیم قاسم سلیمانى، به آتش کشیده شده و نابود گشت. 
نکته ى مهم این است که جوانان شورشى به هیچ صورت به مغازه هاى معمولى و مراکز تجارى عادى لطمه نزده اند. یکى از تبلیغات رژیم براى سیرک هاى انتخاباتى این بود که در صورت شورش اجتماعى مراکز زندگى و کار مردم را نابود میکند! بى پایه بودن این تبلیغات الان کاملا روشن است. 

٥- مردم دیگر نمیترسند. بخصوص زنان قهرمان با شجاعت کم نظیر در این قیام فعال بوده اند. تصویر شیر زنى که در مقابل دسته ى مأموران انتظامى فریاد مرگ بر خامنه اى را سر میدهد، نشان از روحیه ى تهاجمى مردم و انفعال مزدوران رژیم را دارد.
٦- وضعیت رژیم در مقایسه با سال ١٣٨٨ در همه ى زمینه ها ضعف و پس روى قابل ملاحظه ى داشته است . 
در سال ١٣٨٨ خامنه اى نامه ى اوباما را در زیر بساط منقل خود داشت و نَفَر سوم وزارت خارجه براى دیدار با نمایندگان ولى فقیه اعزام شد. اوباما حمایتى از مردم ایران نکرد اما در حمایت از رژیم کم نگذاشت. الان در دو روز پیاپى رئیس جمهور امریکا، کاخ سفید، وزارت خارجه ى امریکا، دولت کانادا به طور علنى از جنبش مردم ایران حمایت کرده اند و نسبت به سرکوب مردم ایران هشدار داده اند. 
در یک کلام سیاست مماشات با رژیم، محور حرکت جامعه ى بین المللى با رژیم نیست. 
رویاى بمب اتمى در مرداب برجام به گل نشست. 
در سطح منطقه اى رژیم کاملا منزوى شده است. مردم ایران به انزواى رژیم کاملا آگاه هستند.
ماجراجوئى هاى رژیم در منطقه از طرف مردم ایران، مردود اعلام شده است، شعار "سوریه را رها کن "، و "نه غزه نه لبنان، جانم فداى ایران "و "مرگ بر حزب الله" بیانگر این حکم مردم است . 
٧- وضعیت درونى رژیم در آستانه ى این قیام مجموعه اى از درگیریهاى درونى باند هاى مختلف رژیم را عیان میکرد که رژیم را در آستانه ى به هم ریختگى کامل قرار داده بود. خامنه اى در آخرین سخنرانى علنى خود هم روحانى و هم احمدى نژاد را دراز کرد. دعواى سپاه و روحانى بسیار علنى بود. احمدى نژاد به سر و روى لاریجانى و تا حدى خامنه اى چنگ انداخته بود. 
٨- برخى باندهاى رژیم میخواهند نقطه ى شروع قیام را به گردن یکدیگر بیاندازند. روحانى چى ها ادعا کردند که سپاه در پشت قضیه مشهد بوده است و باند اصولگرا هم مدعى شد که جریان موسوم به اصلاح طلب میخواهد با کمک امریکا خط سیاسى خود را در کسب هژمونى در درون رژیم را پیش ببرد. 
رادیکالیسم درونى این قیام ادعاى تمامى باندهاى رژیم را در هم کوبید . شعار بسیار گویاى " اصلاح طلب، اصولگرا، تمام شد این ماجرا" بیان گذار کامل این قیام از شوخ چشمیهاى رژیم است . 
٩- در سال ١٣٨٨ بردن نام مجاهد از طرف مدعیان مرز سرخ بود. اکنون اما در این دوران، بعد از گسترش جنبش دادخواهى، رژیم نه تنها مرز سرخ مسکوت گذاشتن نام مجاهد خلق را رد کرده است، بلکه به سیاق هتاکى معمول خودش، آدرس دشمن را داده است، رجوى، رهبر این قیام معرفى شده است ! به سخنرانى کرم ولایت فقیه، آخوند علم الهدى، در مشهد باید با دقت توجه کرد. 
١٠ - ضد تظاهرات رژیم در روز ٩ دى ماه کاملا مفتضح شد و شکست خورد. ٩ دى روز تسلط کامل رژیم بر قیام ١٣٨٨ بود . اما حتى در این روز رژیم در تهران نتوانست تظاهرات خودش را برگزار کند و این نمایش بیرنگ و مفتضح را در همان مصلى جمع وجور کرد. تظاهرات در مشهد چیزى جز نمایش یک ضعف بود. 
١١- در راستاى گستردگى این قیام، گزارش هاى مستقیم واحد هاى شورشى و خبرنگاران افتخارى سیماى آزادى واقعا قابل توجه است . بسیارى از خبرگزاریهاى بین المللى و تلویزیونهاى رسمى از سیماى آزادى به عنوان مرجع اخبار یاد کرده و فیلم هاى سیماى آزادى را باز پخش کردند. 
وقتى مقاومت ایران با کلام خاص خود از استراتژى هزار اشرف و گسترش کانونهاى شورشى سخن میگفت، براى خیلى ها این استراتژى ملموس نبود. الان تلویزیون رژیم از نقش مریم رجوى در حمایت از قیام ها به سوزش نشسته است . شهرهاى کوچک و بزرگ از یاسوج، دورود، ابهر، بهشهر و نجف آباد تا مشهد، تهران، شیراز، رشت، اصفهان و .. صحنه اى قیام بوده است. 
نتیجه: 
این قیام، رسیدن روز ى بوده که نزدیک به چهار دهه رویاى تمامى آزادیخواهان بوده است . این حرکت خودبخودى آغاز نشده است و خود بخودى هم به پیش نمیرود. ما در آستانه ى یک تحول بزرگ هستیم که تاریخ معاصر را شکل خواهد داد. این بزرگترین لحظه ى تاریخى است که ما در طول عمر خود آن را تجربه خواهیم کرد. قدر این لحظات و مسئولیت سنگین ناشى از آن را باید دانست . تک تک لحظه ها، دقایق و ساعات این روزها را باید در راه آزادى مردم ایران گذاشت. دو پیام از رهبر مقاومت ایران مسعود رجوى در دو روز بیانگر حساس بودن این دوران است . بیایید تا سال نو، سال آزادى مردم ایران باشد. به پیش!