باز هم خامنهای به صحنه آمد و حرفهایش بهسوخت جنگ
باندی در صفحات اول روزنامههای روز بعد (19شهریور) تبدیل شد.
روزنامههای باند
رفسنجانی اینگونه جملات را تیتر کردند: «واجب شرعی مراقبت از رأی هر ایرانی»،
«مذاکرهکنندگان ایرانی خوب ظاهر شدند»، «مراقبت از رأی هر ایرانی، واجب شرعی و
اسلامی است». متقابلاً روزنامههای باند ولایت این عناوین را انتخاب کردند: «بخشی
از حق الناس، نظارت استصوابی شورای نگهبان است»، «بزک
با اندکی دقت از جمله روی همین تتیرها، مشخص میشود که جنگ خامنهای با رفسنجانی و
باندش نه بر سر توافق اتمی یا «برجام» که بر سر مسیری است که رژیم آخوندی باید در
مرحله «بعد از برجام» طی کند. خامنهای در همین اظهارات 18شهریور، چیزی علیه برجام
نگفت، بلکه آن را تأیید کرد و گفت: «مذاکرهکنندگان ما در این عرصه خوب ظاهر
شدند». اما بر سر مسیر پس از برجام یا دوران پس از زهرخوران، در سه زمینه اساسی به
ابراز وحشت پرداخت و راهحل را در پس زدن و از سر راه برداشتن باند رفسنجانی و
روحانی دانست:
1ـ ابراز نگرانی از سرعت و گستردگی جذب جوانان به مجاهدین و مقاومت ایران و
متقابلاً ریزش و انفعال در میان بسیجیان با بهگفته خامنهای «جوانهای حزباللّهی
و انقلابی». ولیفقیه ارتجاع در اظهاراتش، بلافاصله پس از آه و ناله از مجاهدین،
گفت: «یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوان بالندهی ما
که وسط میدان است، انقلابی است، بهتدریج این حوادث مهم را از یاد ببرد» چرا که در
این صورت «در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد». خامنهای با
اشاره بهمجاهدین تأکید کرد: «سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار
بیاورند، نسبت به انقلاب بیتفاوت بار بیاورند، روحیّهی حماسه و انقلابیگری را در
او بکشند». او او سپس میگوید «جلو این باید ایستاد» و بهباند رفسنجانی هشدار میدهد
که چرا در چنین شرایطی که جوانان دستهدسته جذب مجاهدین میشوند و بسیجیها در حال
ریزش هستند: «اینهمه جوانهای حزباللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و
نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها». خامنهای مجدداً به باند رقیب
هشدار میدهد که همین بسیجیها هستند که «در هنگام خطر بهداد» رژیم میرسند.
2ـ دومین عرصه حمله خامنهای به رفسنجانی و روحانی در قبال مسیری است که برای
دوران پس از زهرخوران در نظر گرفتهاند. روحانی پیش از زهر و پس از آن بهطور
مداوم از باز کردن راه برای سرمایهگذاریهای خارجی دم زده و میزند. از جمله درست
همزمان با همین اظهارات خامنهای در روز 18شهریور در کابینهاش گفت: «شرایط ما بعد
از برجام از لحاظ اقتصادی کاملاً عوض خواهد شد، یعنی یک فضای جدیدی در اختیار ما
قرار میگیرد، سرمایهگذاران خارجی، کارآفرینان خارجی میآیند». خامنهای اینگونه
اقدامات را «بزک» کردن «شیطان بزرگ که از ابلیس بدتر است» و «فرشته وانمود» کردن
آن دانست و گفت: «دین بهکنار، انقلابیگری بهکنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟
عقل چه میشود؟» و هشدار داد که «این شیطان بزرگ را که از در رفت، نباید بگذاریم
از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند».
3ـ سومین عرصه حمله سنگین خامنهای، اصلیترین آنها یعنی انتخابات بود. او ابتدا
بسیج گسترده باند رقیب طی ماههای گذشته را به باد حمله گرفت و گفت: «برخی
متأسّفانه از یک و نیم سال پیش، دو سال پیش از انتخابات شروع کردند مسائل انتخابات
را مطرح کردن؛ این بهنظر ما مصلحت نیست». اشاره خامنهای از جمله به سفر رفسنجانی
به مشهد و مصاحبههای و سخنرانیهای متعدد او و همچنین چند سفراستانی و سخنرانیهای
استانی روحانی بود، که در یکی از همین سخنرانیها شورای نگهبان را فقط یک ناظر
دانسته و گفته بود حق دخالت در انتخابات را ندارد. رفسنجانی هم بارها یک جمله
خامنهای را که گفته بود «رأی مردم حقالناس» است علیه خودش بهکار برده، انتخابات
84 و 88 را «ناسالم» معرفی کرده و نسبت به انتخابات آینده ابراز «دغدعه» کرده بود.
خامنهای این اقدامات را ایجاد «فضای تعارض» خواند و جواب همه اینها را خیلی آشکار
و با لحن تند داد و گفت: «متأسّفانه یکی از عادتهای بدی که بعضی در داخل دارند،
این است که دائماً در سلامت انتخابات در هر دورهای خدشه کنند. از قبل از
انتخابات، مکرّر دم بزنند از تقلّب، از دغدغه، از اینکه چنین بشود، چنان بشود؛
این کار غلطی است». خامنهای با اشاره به کلمه «حقالناس» که رفسنجانی مرتباً از
آن استفاده میکند خطاب به او (البته بدون نام بردن) گفت بله من گفتم «رأی مردم حقالناس
است»، اما منظورم سال88 بود که «در مقابل کسانی که اصرار میکردند باید انتخابات
باطل بشود ایستادیم و از حقّالنّاس دفاع کردیم». این یک تو دهنی آشکار و ضربه
مضاعف به رفسنجانی محسوب میشود که هم کلمه «حقالناس» را از او گرفت و هم اتهام
«فتنه» یعنی تقلب دانستن نمایش سال88 را بهزبان خودش به او نسبت داد. حمله به
روحانی هم بههمین میزان شدید بود. خامنهای گفت:
«گاهی به شورای نگهبان ایراد میگیرند. شورای نگهبان، چشم بینای نظام برای
انتخابات است… مراقبند، ببینند آن کسی که وارد میدان انتخابات میشود آیا صلاحیّت
دارد یا نه و جلویش را میگیرند؛ این حقّ قانونی آنها است». ولیفقیه ارتجاع
روحانی را نیز از سیلی «حقالناس» بینصیب نگذاشت و گفت: «بخشی از این حقّالنّاس،
همین حقّ رأی شورای نگهبان است؛ همین حقّ نظارت استصوابی و مؤثّر شورای نگهبان
است؛ این جزو حقالنّاس است». خامنهای البته به این همه اکتفا نکرد و وعده داد که
در آینده مفصلتر در مورد انتخابات صحبت خواهد کرد.
قابل توجه است که درست همزمان با همین حرفهای خامنهای، حسن روحانی در جلسه کابینهاش بسیج تازهیی را
اعلام کرد و خطاب به استاندارانش گفت: «فضای استانها را انشاالله بهتدریج آماده
بکنند برای انتخابات بسیار پرشور در ماه اسفند که ما شاهد انشاالله یک حماسه بزرگ
در سراسر کشور باشیم». قابل ذکر است که روحانی همیشه مجبور شدن خامنهای به بیرون
آوردن او از صندوق را «حماسه» خوانده و معلوم است که برای قبضه کردن مجلس ارتجاع و
خبرگان آخوندی خیز برداشته است.
حالا سؤال این است که با این تهاجم سنگین خامنهای، آیا رفسنجانی و روحانی عقبنشینی
خواهند کرد یا بر شدت حملات و بسیجهای خود خواهند افزود؟ جواب روشن است، کوتاه
آمدن هر باند بود و نبود آن باند است. جنگ هژمونی با شدت روزافزون تا اسفند ماه
ادامه خواهد یافت و در آن زمان به اوج خواهد رسید و وارد مرحله تازهیی خواهد شد.
مرحلهیی که نظام ولایت را در ضعیفترین وضعیت در برابر دشمن اصلی آن یعنی مردم و
مقاومت ایران قرار خواهد داد.