
تداوم تاریخی راه اسلافش به نمایندگی آن نائل گردیده بود، خود یکی از دلائل ظهورسازمان مجاهدین بود.
مقصود از این نوشته بازنگری تاریخچه رویارویی مجاهدین خلق
با رژیم ضد بشری حاکم بر کشورمان درعرصه های مختلف سیاسی و ایدئولوژیک نیست، بلکه بیشتر
برجسته کردن این نکته است، که بعد از گذشت ٣۵ سال از سرآغازآشتی ناپذیر این مصاف در
۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که ناقوس پایان مشروعیت رژیم خمینی
جلاد نیز با آن به صدا درآمد، سازمان مجاهدین خلق ایران، علیرغم گذار از دل آتش و طوفانهای مهیب سیاسی و نظامی،
همچنان به مثابه مرکز ثقل
مقاومت ایران، کانونی ترین و جدی ترین تهدید کلیت رژیم ولایت
فقیه برآمده ازاندیشه ضد انسانی خمینی است.
نقش فعال و حضور مستمر مجاهدین در تحولات سیاسی ایران، هم بدلیل
تعارض تمام عیار ایدئولوژیک آنها با دستگاه فکری نظام ولایت فقیه و هم به خاطر
پایداری و ایستادگی بر اصول - با پذیرش پرداخت بها تا فراسوی طاقت انسان - از یک
طرف تلاشهای دستگاه ولایت فقیه برای قبضه کردن اوضاع و بوجود آوردن شرایط
"ایستا" و قفل سیاسی" در جامعه را مدام بر هم زده و با تلاطم مواجه
می کند و از سوی دیگر مجاهدین را به ظرفیت قابل اتکاء و بلامنازعی در سمت و سو
دادن تحولات سیاسی به سمت سرنگونی رژیم تبدیل کرده است.
یکی از صحنه های این حضور قدرتمند و تاثیرگذار، گردهم آیی
بزرگ سالانه مجاهدین و مقاومت ایران در پاریس می باشد. عظمت آنچه که در ۱۹ تیر ١٣٩۵
در "بورژه" پاریس رخ خواهد داد، تنها با تامل روی نمودار حرکت مجاهدین و
جنبش مقاومت ایران از بدو شروع مبارزه انقلابی مسلحانه و جایگاه کنونی آن قابل درک
است. به یاد داریم که در نبرد تحمیلی،
نابرابر و نامتقارن مجاهدین با رژیم ضد بشری خمینی، روزی نبود که جلاد جماران
با هر ضربه ای که به مجاهدین وارد میکرد، از زبان لاجوردی و خامنه ای گرفته تا
رفسنجانی و موسوی، عربده نابودی مجاهدین سرنکشد و"سور عزای ما را به سفره ننشیند".
باید در روز ۱۹ تیر ١٣٩۵ در "بورژه"
پاریس در خروش مصمم "ارتش آزادی بپا می کنیم – میهن خود را رها می
کنیم" هزاران ایرانی مشتاق آزادی و برابری، لحظه ای به قامت استوار و در خون
غلتیده سردار شهید خلق موسی خیابانی و اشرف شهیدان در سحرگاه یخزده زمستان ۱۳۶۰ و
هزاران شهید و اسیر شکنجه شده این مسیر طی شده اندیشید، و در عین حال قهقهه سران رژیم، منجمله رفسنجانی که به میمنت نابودی
کامل مجاهدین "عکس یادگاری با امام شقاوت پیشه اش می گرفت" (نقل
ازخاطرات رفسنجانی) را به یاد آورد تا در اوج شعف و افتخار به پیروزی محتوم
مجاهدین و مقاومت ایمان آورد. دلیل این ماندگاری حیرت انگیز البته چیزی نبوده الا
"ایستادگی بر اصول و پرداخت بهای آن". و این آن عامل بسیار برجسته ای
است که مجاهدین و شورای ملی مقاومت را از جایگاه ممتازی در تحولات جامعه ایران
برخوردار ساخته است. به این حقیقت قبل از هر کسی کفتاران عمامه بسر در زوزه های خود
مبنی براینکه "تا یک مجاهد و یا پشتیبان مجاهدین در دنیا است، جهان (بخوانید رژیم
جنایتکار آخوندی) در امنیت نخواهد بود" معترفند. امری که در عین حال صحت و درستی
خطوط استراتژیک و سیاسی مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت را به صورت انکارناپذیری به
اثبات می رساند.
اما وضعیت فلاکت بار رژیم با تمامی باندهای آن، بویژه در شرایط
بن بست داخلی و بین المللی "پسا برجام" خود مبین وجه دیگری از نقش تعیین
کننده مقاومت مردمی در تحولات سیاسی ایران می باشد. تردیدی نیست که بدون تلاشهای پیگیرانه
مقاومت در راستای مهار سیاست صدور ارتجاع و بنیادگرایی و بویژه پروژه اتمی رژیم،
امروز ملایان در موقعیت ذلیلانه فعلی نمی بودند. امروز به جرئت می توان گفت هیچ
رژیمی در هیچ نقطه از جهان به اندازه رژیم ولایت فقیه حاکم بر ایران، منفور و مورد
تنفر مردم کشورش نیست. اعدام و شکنجه و زندان، آمیخته با فساد و چپاول اموال مردم
جهت حمایت از دیکتاتور خونخوار سوریه و پیشبرد سیاست های ماجراجویانه در عراق و
دیگر نقاط جهان از وجوه مشخصه رژیم تبهکاری است که دمار از روزگار مردمش کشیده و
جامعه را تا پرتگاه نابودی کامل به پیش رانده است. نتیجه اینکه از هر نگاهی به
وضعیت رژیم و جامعه ایران بنگریم، یک چیز بطور انکار ناپذیری برجسته می گردد و آن
یعنی " پایینی ها (مردم) ادامه زندگی به شیوه کهنه را نمی خواهند و بالایی ها
(حاکمیت) نیز قادر به ادامه حکومت به شیوه کهنه نیستند" و این همان شرایط ناپایدار
و انقلابی است که رژیم را شدیدا سراسیمه کرده و نتیجتاً تلاش میکند،
از طرفی با مانورهای پوشالی و دجالگرانه خود استمالتگران ماکیاولیست را به وجد
آورده تا از این طریق روح تازه ای به کالبد در حال احتضار خود بدمد، و از طرفی
لحظه ای از توطئه و دسیسه بر علیه مقاومت و مجاهدین که بطور قانونمند آکتورهای
اصلی شرایط انقلابی و در واقع بپای دارندگان آتش قیام می باشند، فروگذار نمی کند.
بنا براین در دورانی که سود و سرمایه و ضد ارزش هایی چون
تسلیم و بی تفاوتی و پاسیویزم از شاخص های برجسته آن هستند، گردهمایی بزرگ مقاومت
در "بورژه" پاریس پلتفرمی است برای همبستگی ملی همه ایرانیان میهن پرست
و طرفدار برابری و جدایی دین از دولت در راستای سرنگونی فاشیزم دینی حاکم بر ایران.
در این روز مجاهدین و مقاومت ایران یک بار دیگر نشان خواهند داد که قادرند عواطف و
ظرفیت های انسانی هزاران ایرانی مشتاق آزادی و برابری را در راستای سرنگونی نظام ولایت
فقیه و استقرار یک حکومت کثرت گرا و متعهد به میثاق های جهان شمول حقوق بشر بکار
گیرند.
خمینی جلاد و
سردمداران رژیم جنایتکاری که از آن بر جای مانده است، چه بیهوده می پنداشتند و می
پندارند، که میتوانند با نسل کشی بی رحمانه مجاهدین، آنها را از بین ببرنند. پیام
کهکشان امسال در "بورژه" اما بار دیگر نشان خواهد داد که مجاهدین و
مقاومت ایران مصمم تر ازهر زمان، برای تحقق آمال و آرزوهای دیرینه مردم ما که در برنامه
۱۰* ماده ای نماد مقاومت ایران، مریم رجوی بیان گردیده، تا
سرنگونی تام وتمام رژیم فاشیزم مذهبی حاکم بر میهنمان، با تمام دستجات و باندهای
آن، استوار به پیش می تازند.
حسین یعقوبی
۱۳۹۵ ۳۰ خرداد